آخرین به‌روزرسانی:

ریش‌سفید به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

rishsefid

grey-bearded, grey-bearded man, dean, elder

کلیسا

presbyter

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ریش‌سفید

  1. مترادف:
    پیر سالخورده کهنسال مسن معمر
  1. مترادف:
    بزرگ کبیر معمم

ارجاع به لغت ریش‌سفید

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ریش‌سفید» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ریش‌سفید

لغات نزدیک ریش‌سفید

پیشنهاد بهبود معانی