به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

زگیل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • ضایعه‌ی پوستی کوچک و سفت
  • فونتیک فارسی

    zigil
  • اسم
    wart, verruca, tuber
    • - زگیل انگشتم موجب ناراحتی‌ام شده بود.

    • - The wart on my finger was causing me discomfort.
    • - زگیل‌ها توسط ویروس‌ها به وجود می‌آیند و ممکن است مسری باشند.

    • - Warts are caused by viruses and can be contagious.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت زگیل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زگیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/زگیل

لغات نزدیک زگیل

پیشنهاد بهبود معانی