آخرین به‌روزرسانی:

سبزه به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

چمن

فونتیک فارسی

sabze
اسم

green meadow, pasture, turf, grass, sod, greenery, lawn

سبزه پر از گل‌های وحشی بود.

The green meadow was filled with wildflowers.

گاوها در سبزه می‌چریدند.

The cows grazed in the green meadow.

گیاه سبز زینتی که قبل از عید نوروز برای سفره‌ی هفت‌سین با عدس یا گندم می‌رویانند

فونتیک فارسی

sabze
اسم

seed sprouts, greens grown in a dish (used in Norooz/Nowruz ceremonies)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

سبزه نماد زندگی است.

Seed sprouts are the symbol of life.

سبزه در آفتاب گرم بهاری به سرعت رشد می‌کرد.

The seed sprouts were growing quickly in the warm spring sun.

سبزه‌رو، کسی که پوست تیره یا گندمی دارد

فونتیک فارسی

sabze
صفت

brunet, swarthy, brunette, olive-skinned

او سبزه و بلند بالاست.

She is a tall brunette.

زن سبزه در گوشه‌ی اتاق ایستاده بود.

The olive-skinned woman was standing in the corner of the room.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سبزه

  1. مترادف:
    اسم
    متضاد:
    سپیدپوست
  1. مترادف:
    اسمر سبزچهره سیه‌چرده سبزه‌رو گندمگون

سوال‌های رایج سبزه

سبزه به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «سبزه» در زبان انگلیسی، بسته به کاربردش، معادل‌های مختلفی دارد. در مفهوم سنتی نوروزی، به Sabzeh یا sprouted greens ترجمه می‌شود. در معنای عمومی، می‌تواند به grass, greenery, یا sprouts ترجمه شود.

در فرهنگ ایرانی، «سبزه» یکی از اجزای اصلی سفره‌ی هفت‌سین است که نماد زندگی، رشد، تازگی و سرسبزی طبیعت در آغاز سال نو به شمار می‌رود. برای تهیه‌ی سبزه‌ی نوروزی، معمولاً چند هفته قبل از عید، دانه‌هایی مثل گندم، عدس یا ماش را خیس کرده و می‌گذارند تا جوانه بزند و به صورت رشته‌های سبز و زیبا رشد کند. این نماد پیوندی عمیق با طبیعت و چرخه‌ی زندگی دارد و نشان‌دهنده‌ی آرزوی فراوانی و برکت در سال پیش روست.

از نظر زیستی، سبزه به جوانه‌های تازه‌ی گیاهان گفته می‌شود که در مراحل اولیه‌ی رشد خود قرار دارند. این مرحله سرشار از انرژی حیاتی و رشد سریع است. در محیط‌های طبیعی، سبزه‌ها نخستین نشانه‌های بهار و پایان زمستان هستند، و حضورشان برای بسیاری از جانداران نشانه‌ای از بازگشت زندگی است.

در ادبیات و شعر فارسی نیز، «سبزه» اغلب با زیبایی، طراوت، امید، و جوانی پیوند خورده است. شاعرانی چون سعدی و حافظ از این واژه برای توصیف لطافت طبیعت یا دلبر محبوب خود استفاده کرده‌اند.

چه به عنوان یک عنصر فرهنگی و چه در مفهوم طبیعی‌اش، «سبزه» نمادی از آغاز نو، حیات و زیبایی پایدار است.

ارجاع به لغت سبزه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سبزه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سبزه

لغات نزدیک سبزه

پیشنهاد بهبود معانی