آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۲ خرداد ۱۴۰۴

    سبزه به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / sabze /

    green meadow, pasture, turf, grass, sod, greenery, lawn

    green meadow

    pasture

    turf

    grass

    sod

    greenery

    lawn

    چمن

    سبزه پر از گل‌های وحشی بود.

    The green meadow was filled with wildflowers.

    گاوها در سبزه می‌چریدند.

    The cows grazed in the green meadow.

    اسم
    فونتیک فارسی / sabze /

    seed sprouts, greens grown in a dish (used in Norooz/Nowruz ceremonies)

    seed sprouts

    greens grown in a dish

    سبزه, seed sprouts, greens grown in a dish (used in Norooz/Nowruz ceremonies)
    گیاه سبز زینتی که قبل از عید نوروز برای سفره‌ی هفت‌سین با عدس یا گندم می‌رویانند

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    سبزه نماد زندگی است.

    Seed sprouts are the symbol of life.

    سبزه در آفتاب گرم بهاری به سرعت رشد می‌کرد.

    The seed sprouts were growing quickly in the warm spring sun.

    صفت
    فونتیک فارسی / sabze /

    brunet, swarthy, brunette, olive-skinned

    brunet

    swarthy

    brunette

    olive-skinned

    سبزه‌رو، کسی که پوست تیره یا گندمی دارد

    او سبزه و بلند بالاست.

    She is a tall brunette.

    زن سبزه در گوشه‌ی اتاق ایستاده بود.

    The olive-skinned woman was standing in the corner of the room.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد سبزه

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    اسم
    متضاد:
    سپیدپوست
    مترادف:
    اسمر سبزچهره سیه‌چرده سبزه‌رو گندمگون

    سوال‌های رایج سبزه

    سبزه به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «سبزه» در زبان انگلیسی، بسته به کاربردش، معادل‌های مختلفی دارد. در مفهوم سنتی نوروزی، به Sabzeh یا sprouted greens ترجمه می‌شود. در معنای عمومی، می‌تواند به grass, greenery, یا sprouts ترجمه شود.

    در فرهنگ ایرانی، «سبزه» یکی از اجزای اصلی سفره‌ی هفت‌سین است که نماد زندگی، رشد، تازگی و سرسبزی طبیعت در آغاز سال نو به شمار می‌رود. برای تهیه‌ی سبزه‌ی نوروزی، معمولاً چند هفته قبل از عید، دانه‌هایی مثل گندم، عدس یا ماش را خیس کرده و می‌گذارند تا جوانه بزند و به صورت رشته‌های سبز و زیبا رشد کند. این نماد پیوندی عمیق با طبیعت و چرخه‌ی زندگی دارد و نشان‌دهنده‌ی آرزوی فراوانی و برکت در سال پیش روست.

    از نظر زیستی، سبزه به جوانه‌های تازه‌ی گیاهان گفته می‌شود که در مراحل اولیه‌ی رشد خود قرار دارند. این مرحله سرشار از انرژی حیاتی و رشد سریع است. در محیط‌های طبیعی، سبزه‌ها نخستین نشانه‌های بهار و پایان زمستان هستند، و حضورشان برای بسیاری از جانداران نشانه‌ای از بازگشت زندگی است.

    در ادبیات و شعر فارسی نیز، «سبزه» اغلب با زیبایی، طراوت، امید، و جوانی پیوند خورده است. شاعرانی چون سعدی و حافظ از این واژه برای توصیف لطافت طبیعت یا دلبر محبوب خود استفاده کرده‌اند.

    چه به عنوان یک عنصر فرهنگی و چه در مفهوم طبیعی‌اش، «سبزه» نمادی از آغاز نو، حیات و زیبایی پایدار است.

    ارجاع به لغت سبزه

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «سبزه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سبزه

    لغات نزدیک سبزه

    • - سبزقبا
    • - سبزنیه
    • - سبزه
    • - سبزه تند
    • - سبزه زار
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.