فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

سرحد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    sarhad[d]
  • border, boundary, demarcation, demarkation, limit, circuit, pale
  • قدیمی bourn
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد سرحد

ارجاع به لغت سرحد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرحد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سرحد

لغات نزدیک سرحد

پیشنهاد بهبود معانی