آخرین به‌روزرسانی:

سفارش به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / sefaaresh /

recommendation, enjoinment, direction, urging, counsel

توصیه، دستور

سفارش او به من کمک کرد تا کتابی عالی را انتخاب کنم.

Her recommendation helped me choose the perfect book.

از سفارش شما برای رستوران جدید تشکر می‌کنم.

I appreciate your counsel for the new restaurant.

اسم
فونتیک فارسی / sefaaresh /

اقتصاد order, asking (for)

دستور تولید کالا یا آوردن غذا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

سفارش لغونشدنی

a firm order

سفارش از طریق فکس

a fax order

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سفارش

  1. مترادف:
    تاکید توصیه
  1. مترادف:
    اندرز نصیحت وصیت
  1. مترادف:
    دستور فرمان
  1. مترادف:
    فرمایش درخواست

ارجاع به لغت سفارش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سفارش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سفارش

لغات نزدیک سفارش

پیشنهاد بهبود معانی