آخرین به‌روزرسانی:

سوسمار به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / soosmaar /

جانورشناسی lizard, crocodile, gator, alligator, sauropod

خزنده‌ای با دم بلند و بدن کشیده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

روستاییان از عبور از رودخانه هراس داشتند چون می‌دانستند آنجا سوسمار زندگی می‌کند.

The villagers were afraid to cross the river, knowing that a crocodile lived there.

مسئول باغ‌وحش برای نهار به سوسمار یک مرغ کامل داد.

The zookeeper fed the crocodile a whole chicken for lunch.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سوسمار

  1. مترادف:
    آفتاب‌پرست بزمچه چلپاسه حربا مارمولک

ارجاع به لغت سوسمار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سوسمار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سوسمار

لغات نزدیک سوسمار

پیشنهاد بهبود معانی