فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سیب‌زمینی‌سرخ‌کرده به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

چیپس

فونتیک فارسی

sibzamini sorkhkarde
اسم

غذا و آشپزی French fries, fried potatoes, potato chips

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

خیلی دوست دارم یک پرس بزرگ سیب‌زمینی سرخ‌کرده با برگرم سفارش بدهم.

I love to order a large portion of French fries with my burger.

امروز نهار یک بشقاب سیب‌زمینی سرخ‌کرده خوردم.

I ate a plate of French fries for today's lunch.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت سیب‌زمینی‌سرخ‌کرده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سیب‌زمینی‌سرخ‌کرده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سیب‌زمینی‌سرخ‌کرده

لغات نزدیک سیب‌زمینی‌سرخ‌کرده

پیشنهاد بهبود معانی