فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سینه به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

sine

breast, bosom, chest, brisket, bow, slope

ناپسند tit

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سینه

  1. مترادف:
    صدر
  1. مترادف:
    پستان
  1. مترادف:
    ذهن حافظه
  1. مترادف:
    دل خاطر
  1. مترادف:
    گستره پهنه عرصه

ارجاع به لغت سینه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سینه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سینه

لغات نزدیک سینه

پیشنهاد بهبود معانی