آخرین به‌روزرسانی:

سینه به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

sine

breast, bosom, chest, brisket, bow, slope

ناپسند tit

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سینه

  1. مترادف:
    صدر
  1. مترادف:
    پستان
  1. مترادف:
    ذهن حافظه
  1. مترادف:
    دل خاطر
  1. مترادف:
    گستره پهنه عرصه

سوال‌های رایج سینه

سینه به انگلیسی چی می‌شه؟

سینه در معنای chest بخش جلویی بالای بدن است که در آن اندام‌های حیاتی مانند قلب و ریه‌ها قرار دارند.

در زبان‌های مختلف، این واژه علاوه بر اینکه به معنای بخش آناتومیکی بدن است، ممکن است معانی استعاری و فرهنگی خاصی نیز داشته باشد. در واقع، سینه هم از نظر فیزیکی و هم از نظر معنوی برای انسان‌ها مفهومی عمیق دارد.

از نظر فیزیکی، سینه به عنوان یک بخش حیاتی از بدن، عملکرد مهمی در حفاظت از اندام‌های درونی دارد. در این ناحیه، استخوان‌های قفسه سینه به همراه ماهیچه‌ها و بافت‌های نرم از قلب و ریه‌ها مراقبت می‌کنند. علاوه بر این، سیستم تنفسی انسان به شدت به عملکرد صحیح عضلات سینه وابسته است، چرا که تنفس عمیق و مؤثر نیازمند گشاد شدن و انقباض این بخش از بدن است.

در دنیای معنوی و فرهنگی، سینه بارها به عنوان نمادی از احساسات، شجاعت یا حتی آغوش محبت‌آمیز به کار رفته است. برای مثال، عبارت‌هایی مانند «سینه‌ات پر از محبت است» یا «سینه‌ام سرشار از غم است» در بسیاری از فرهنگ‌ها نشان‌دهنده‌ی توانایی فرد برای درک احساسات و مواجهه با چالش‌ها است. در این معنا، سینه گاهی به مکان یا مرکز احساسات عاطفی تبدیل می‌شود.

ارجاع به لغت سینه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سینه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سینه

لغات نزدیک سینه

پیشنهاد بهبود معانی