فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

سینه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    sine
  • breast, bosom, chest, brisket, bow, slope
  • ناپسند tit
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد سینه

ارجاع به لغت سینه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سینه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سینه

لغات نزدیک سینه

پیشنهاد بهبود معانی