breast, bosom, bust, boob, teat
کودکانی که از بطری شیر میخورند و آنان که از پستان مادر شیر میخورند.
Bottle-fed babies and those that are breast-fed.
نوزاد از پستان مادر شیر میخورد.
A baby drinks milk from the mother's breast.
زنان را از نظر سرطان پستان مورد آزمایش قرار میدهند.
Women are screened for breast cancer.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پستان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پستان