آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

شاخه به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / shaakhe /

branch, bough, scion, limb, offshoot

branch

bough

scion

limb

offshoot

بخشی از ساقه‌ی درخت به صورت کوچک‌تر

پرنده دوری زد و بر شاخه نشست.

The bird circled and alighted on the branch.

پسرک به شاخه چسبید تا پایین نیافتد.

In order not to fall, the lad gripped the branch.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

آیا آن شاخه می‌تواند وزن تو را تحمل کند؟

Can that branch hold your weight?

اسم
فونتیک فارسی / shaakhe /

branch, field (of learning)

branch

field

رشته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

شاخه‌های مختلف علوم

various branches of sciences

شاخه‌ی موردمطالعه

studied field

اسم
فونتیک فارسی / shaakhe /

ramification, tributary, subdivision, genre, phylum

ramification

tributary

subdivision

genre

phylum

شعبه، گونه

رده پس از شاخه و پیش از راسته قرار دارد.

Class comes after phylum and before order.

جانوران به چندین شاخه تقسیم می‌شوند.

Animals are divided into several phyla.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شاخه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
ازگ غصن
مترادف:
شجن شعبه فرع
مترادف:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت شاخه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شاخه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شاخه

لغات نزدیک شاخه

پیشنهاد بهبود معانی