branch
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شاخ و برگ پوسیده جوی را بند آورده بود.
Dead branches had dammed up the gutter.
از شاخ و برگ بستر خواب ساختن
to improvise a bed out of leaves and branches
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «شاخ» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شاخ