۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

شخم زدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

همچنین می‌توان از شخم کردن به‌جای شخم زدن استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خیش زدن

فونتیک فارسی

shokhm zadan
فعل متعدی
to plow, to plough, to till, to furrow

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- کشاورز برای شخم زدن مزارع از الاغ استفاده کرد.

- The farmer used the donkey to plow the fields.

- اول زمین را شخم می‌زنند؛ سپس کلوخ‌شکنی و صاف می‌کنند.

- They first plough the land and then harrow it.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت شخم زدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شخم زدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/شخم زدن

لغات نزدیک شخم زدن

پیشنهاد بهبود معانی