زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

شش به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / shesh /

six, sex-, hexa-

عدد بعدی پنج

ساعت شش بیدار شدم.

I awoke at six o'clock.

دو ضرب در سه می‌شود شش

two times three is six

اسم
فونتیک فارسی / shosh /

کالبدشناسی lung, pulmo-, pneum-

ریه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

ظرفیت شش‌ها می‌تواند با ورزش منظم بهبود یابد.

Lung capacity can be improved with regular exercise.

پنومنکتومی (شُش‌برداری) یک روش جراحی برای برداشتن شش است.

Pneumonectomy is a surgical procedure to remove a lung.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شش

  1. مترادف:
    جگرسفید ریه

ارجاع به لغت شش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شش

لغات نزدیک شش

پیشنهاد بهبود معانی