آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

ظاهر به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / zaaher /

obvious, visible, appearance, demeanor, mien, bearing, outward, external, external appearance, semblance, apparent, manifest

obvious

visible

appearance

demeanor

mien

bearing

outward

external

external appearance

semblance

apparent

manifest

آشکار

باوجود ظاهر خنده‌دارش آدم باهوش و پرکاری است.

Despite his goofy appearance, he is an intelligent and hard-working person.

جامه‌هایی با ظاهر نسبتاً رسمی

dresses of fairly formal mien

اسم
فونتیک فارسی / zaaher /

look, show, face, form, superficies, front, facade, aspect, visage, surface, guise, complexion, exterior, showing, superficiality, texture

look

show

face

form

superficies

front

facade

aspect

visage

surface

guise

complexion

exterior

showing

superficiality

texture

بخش بیرونی چیزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

نام برامل با استایل و ظاهر خوب عجین شد.

Brummell's name became associated with style and good looks.

شهردار قول داد که ظاهر بهتری به شهر بدهد.

The mayor promised to give the city a face lifting.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ظاهر

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

ارجاع به لغت ظاهر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ظاهر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ظاهر

لغات نزدیک ظاهر

پیشنهاد بهبود معانی