آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

پیدا به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / peydaa /

visible, apparent, revealed, seeable, discernable, showing, manifest, perceivable, noticeable, evident, obvious, perceptible

visible

apparent

revealed

seeable

discernable

showing

manifest

perceivable

noticeable

evident

obvious

perceptible

معلوم، نمایان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

فواره‌های نهنگ‌ها از دور پیدا بود.

The whales' spouts were visible from afar.

غم او از رفتارش پیدا بود.

His sorrow was apparent in everything he did.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پیدا

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت پیدا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیدا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیدا

لغات نزدیک پیدا

پیشنهاد بهبود معانی