to find, to locate, to discover
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پیدا کردن یک بیمارستان خوب دشوار است.
It's hard to locate a good hospital.
او از پیدا کردن یکی از دوستانی که یکی دو سال پیش به پلیسهای سوارهنظام سلطنتی کانادا پیوسته بود، بسیار متعجب شد.
He was agreeably surprised to find one from a friend who had joined the Mounties a couple of years previously.
کلمهی «پیدا کردن» در زبان انگلیسی به find ترجمه میشود.
پیدا کردن به معنای یافتن چیزی است که پیشتر ناشناخته، گمشده یا دور از دسترس بوده است. این عمل میتواند بهصورت عمدی و از طریق جستوجو، یا کاملاً تصادفی رخ دهد. در زبان و فرهنگ فارسی، واژهی پیدا کردن طیف وسیعی از موقعیتها را دربرمیگیرد؛ از یافتن اشیاء فیزیکی گرفته تا کشف مفاهیم ذهنی و احساسی. همین گستردگی باعث شده است که این فعل در مکالمات روزمره، متون نوشتاری، و حتی زبان علمی و فنی کاربرد وسیعی داشته باشد.
در زندگی علمی و پژوهشی، پیدا کردن اغلب با کشف همراه است. دانشمندان و پژوهشگران برای دستیابی به دادههای تازه، نظریههای علمی یا راهحل مشکلات، فرآیندهای منظمی را طی میکنند تا به نتیجهای مشخص برسند. هر بار که یک پاسخ علمی به دست میآید، در واقع چیزی «پیدا» شده است. این نوع از پیدا کردن، نیازمند دقت، پشتکار و روششناسی است و نقش مهمی در پیشرفت دانش بشری ایفا میکند.
در روابط انسانی نیز عمل پیدا کردن معنا و ارزش خاصی دارد. برای مثال، پیدا کردن یک دوست یا شریک عاطفی مناسب میتواند نقطهی عطفی در زندگی فرد باشد. همچنین افراد بهدنبال پیدا کردن احساساتی نظیر آرامش، معنا، انگیزه یا هدف در زندگی هستند. در اینجا، پیدا کردن بیشتر بُعد درونی دارد و حاصل یک سفر ذهنی و تجربی است که گاه با خودشناسی و رشد شخصی همراه میشود.
در حوزهی فناوری اطلاعات و ارتباطات، پیدا کردن نقش کلیدی در استفاده از ابزارهای دیجیتال دارد. کاربران به کمک موتورهای جستوجو، نرمافزارهای مدیریت فایل یا الگوریتمهای هوشمند، قادرند در کسری از ثانیه اطلاعات مورد نیاز خود را بیابند. این نوع از پیدا کردن وابسته به طراحی دقیق سیستمها و پایگاههای دادهای است که امکان جستوجوی دقیق، سریع و کاربردی را فراهم میکنند.
از نظر فرهنگی و ادبی، پیدا کردن در بسیاری از داستانها و متون کلاسیک، نماد سفر درونی انسان برای رسیدن به حقیقت یا هویت است. شخصیتها در مسیر داستان، چیزی را پیدا میکنند که اغلب فراتر از یک شیء یا مکان است و بیشتر به کشف خود یا جهان پیرامونشان مربوط میشود. پیدا کردن تنها یک فعل ساده نیست، بلکه در لایههای عمیقتر میتواند بازتابی از کنجکاوی، جستوجوی معنا و تمایل انسان به دانستن و یافتن باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پیدا کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیدا کردن