۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

یافتن به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی / yaaftan /

to find, to obtain

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد یافتن

  1. مترادف:
    پیدا کردن جستن کشف
    متضاد:
    گم کردن
  1. مترادف:
    درک کردن فهمیدن

سوال‌های رایج یافتن

یافتن به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «یافتن» در زبان انگلیسی به find ترجمه می‌شود.

یافتن یکی از بنیادی‌ترین افعال در زبان فارسی است که بیانگر فرایند رسیدن به چیزی است که پیش‌تر گم شده، ناشناخته بوده یا در دسترس نبوده است. این فعل می‌تواند به‌صورت فیزیکی، ذهنی یا حتی احساسی معنا پیدا کند. به‌عبارت دیگر، یافتن تنها محدود به کشف اشیاء یا مکان‌ها نیست، بلکه می‌تواند شامل کشف حقیقت، دریافت بینش، یا حتی تجربه‌ی درونی معنا نیز باشد. همین تنوع مفهومی، این واژه را به یکی از افعال پرکاربرد در گفتار و نوشتار رسمی و غیررسمی تبدیل کرده است.

در معنای ملموس و فیزیکی، یافتن به معنی پیدا کردن اشیاء، افراد یا مکان‌هایی است که از نظر ما پنهان بوده‌اند. این نوع یافتن، یکی از نخستین توانایی‌هایی است که انسان از دوران کودکی تجربه می‌کند؛ زمانی که کودک برای اولین بار اسباب‌بازی گم‌شده‌ی خود را پیدا می‌کند، در حقیقت یک تجربه‌ی ابتدایی اما مهم از «یافتن» را پشت سر می‌گذارد. در زندگی بزرگسالی نیز یافتن چیزی گم‌شده اغلب با احساس رضایت، آرامش یا گاهی تعجب همراه است.

در بعد ذهنی، یافتن با مفاهیمی چون کشف، درک و رسیدن به آگاهی پیوند دارد. مثلاً وقتی گفته می‌شود «پاسخ را یافتم» یا «راه‌حل را یافتم»، منظور، رسیدن به نوعی دانش یا نتیجه از طریق جست‌وجو، تحلیل یا تجربه است. در این کاربرد، یافتن نتیجه‌ی یک فرایند شناختی یا عقلانی محسوب می‌شود. پژوهش‌گران، دانشمندان و مخترعان، در اصل در مسیر یافتن پاسخ برای پرسش‌ها یا نیازهای انسانی فعالیت می‌کنند؛ بنابراین یافتن، در این حوزه، خمیرمایه‌ی پیشرفت علمی و فکری است.

از منظر احساسی و انسانی، یافتن می‌تواند تجربه‌ای بسیار عمیق باشد. یافتن معنای زندگی، یافتن عشق، یافتن آرامش یا یافتن هویت، نمونه‌هایی از کاربردهای استعاری این واژه‌اند که نشان می‌دهند چگونه یک واژه‌ی ساده می‌تواند حامل مفاهیمی گسترده و انسانی باشد. این نوع یافتن معمولاً نیازمند زمان، تجربه، درون‌نگری و حتی عبور از بحران‌های مختلف است و گاه خودِ فرایند یافتن، از نتیجه‌ی آن مهم‌تر می‌شود.

در ادبیات و هنر نیز یافتن اغلب با سفر یا جست‌وجو همراه است. بسیاری از قهرمانان داستان‌ها یا فیلم‌ها در مسیر یافتن چیزی – خواه گنجی مادی، خواه حقیقتی درونی – به سفری پرماجرا پا می‌گذارند که در طی آن دگرگون می‌شوند. این ساختار داستانی، یکی از کهن‌ترین الگوهای روایت (مانند سفر قهرمان) است و بیانگر آن است که «یافتن» صرفاً یک رویداد نیست، بلکه یک تجربه‌ی کامل و چندوجهی است که می‌تواند فرد را متحول کند.

ارجاع به لغت یافتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «یافتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/یافتن

لغات نزدیک یافتن

پیشنهاد بهبود معانی