to bring back booties or spoils
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جویندهی گنج قول داد که از اکتشاف خود غنیمت بیاورد.
The treasure hunter promised to bring back spoils from his expedition.
خدمه از اینکه بتوانند غنائم را از سفر اخیر خود بیاورند، هیجانزده بودند.
The crew was excited to bring back spoils from their latest voyage.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «غنیمت آوردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/غنیمت آوردن