فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

قسطی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

به‌صورت قسط

فونتیک فارسی

ghesti
صفت

pertaining to installments

قرارداد وام شامل شرایط قسطی است.

The loan agreement includes terms pertaining to installments.

سخنرانی او بر بیمه‌نامه‌های قسطی متمرکز بود.

His presentation focused on policies pertaining to installments.

با پرداخت قسط

فونتیک فارسی

ghesti
قید

by installments

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

مقداری از پول آن را نقد و بقیه را قسطی می‌دهم.

I will pay part of the money for it in cash and the rest by installment.

چیزی را قسطی خریدن

to buy something by installments

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت قسطی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قسطی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قسطی

لغات نزدیک قسطی

پیشنهاد بهبود معانی