mother-in-law, wife's mother
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مادرزنم از هفتهی گذشته پیش ما مانده است.
My mother-in-law has been staying with us this past week.
او رابطهی نسبتاً پرتنشی با مادرزنش دارد.
He has a rather uneasy relationship with his mother-in-law.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مادرزن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مادرزن