mark, brand, type
او همیشه لباسهای مارک معروف میخرد.
She always buys brand-name clothes.
فرآوردههایی که مارک این کارخانه روی آن است
products bearing the mark of this factory
mark, deutsche mark
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ارزش مارک در سالهای اخیر رو به کاهش بوده است.
The value of the mark had been declining in recent years.
دولت آلمان در سال ۲۰۰۲ تصمیم گرفت به جای مارک یورو را جایگزین کند.
The German government decided to switch to the euro in 2002, replacing the mark.
Saint Mark
انجیل مارک دومین کتاب عهد جدید است.
Mark's Gospel is the second book of the New Testament.
میدان مارک مقصد گردشگری معروفی در ونیز است.
Mark's Square is a popular tourist destination in Venice.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مارک» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مارک