آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

مزار به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / mazaar /

ادبی grave, tomb, shrine, sepulcher

grave

tomb

shrine

sepulcher

قبر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

نقشه محل مزار او را نشان می‌دهد.

The map indicates the location of his tomb.

از مزار باستانی دیدن کردیم.

We visited the ancient tomb.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مزار

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

ارجاع به لغت مزار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مزار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مزار

لغات نزدیک مزار

پیشنهاد بهبود معانی