مسلم به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
حتمی، قطعی
فونتیک فارسی
mosallam
صفت
certain, absolute, definite, incontrovertible, unquestionable, assured, indisputable, undeniable, indubitable, undoubted, sure, proven, outright, incontestable
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- شکست تیم آنها قطعی است
- their team's failure is certain
- مسلم دانستن
- to consider it certain
مسلمان
فونتیک فارسی
moslem
اسم
Moslem, Muslem, Mohammedan
- او مسلم است
- He is a Moslem
- زنان مسلم
- Moslem women
مترادف و متضاد مسلم
- اهل قبله، مسلمان، حنیف ≠ کافر
- ثابت، حتمی، قطعی، محرز، محقق، مسجل، واضح، یقین
- ممکن، امکان‌پذیر
- حقیقی، واقعی، راستین
ارجاع به لغت مسلم
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «مسلم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مسلم
لغات نزدیک مسلم
- - مسلک شکاکیون
- - مسلکی
- - مسلم
- - مسلم فرض کردن
- - مسلم کردن