آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

مشاهده کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / moshaahede kardan /

to watch, to observe, to behold, to perceive, to notice, to note, to espy, to see, to descry

to watch

to observe

to behold

to perceive

to notice

to note

to espy

to see

to descry

نظاره کردن، دیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

کارآگاه همه‌ی حرکات مظنون را مشاهده کرد.

The detective observed the suspect's every move.

تغییری در قیافه‌ی او مشاهده نکردم.

I didn't notice any changes in her expression.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مشاهده کردن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
رویت کردن

ارجاع به لغت مشاهده کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مشاهده کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مشاهده کردن

لغات نزدیک مشاهده کردن

پیشنهاد بهبود معانی