فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

مهربان به انگلیسی

توضیحات:

همچنین می‌توان از مهرورز به‌‌جای مهربان استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پرمحبت، باعاطفه، دارای مهربانی

فونتیک فارسی

mehr(a)baan
صفت

kind, affable, loving, affectionate, neighborly, obliging, amiable, heartwarming, kindly, mild, benignant, humane, warm-blooded, softhearted, sociable, gentle, compassionate, kindhearted, endearing, caring, chummy, soulful, warmhearted, benign, good-hearted, tenderhearted, friendly, attentive

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

عروس من خیلی مهربان است.

My daughter-in-law is very kind.

آنان با کشتن میزبان مهربان خود، نمک‌نشناسی‌شان را ثابت کردند.

They proved their ingratitude by killing their kind host.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

شوهر مهربان

an attentive husband

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مهربان

  1. مترادف:
    باعاطفه آزرم‌جو بامهر بامحبت پرعاطفه حفی حمیم خوش‌خو دلسوز رحیم رقیق‌القلب شفیق عاطفی‌مزاج نرم‌دل عطوف غمخوار مشفق مهرور مهرپرور مهرورز نازک‌دل
    متضاد:
    جفاپیشه نامهربان جور جفا

ارجاع به لغت مهربان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مهربان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مهربان

لغات نزدیک مهربان

پیشنهاد بهبود معانی