ادبی kind, tender, friendly, sympathetic, encouraging
kind
tender
friendly
sympathetic
encouraging
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کلمات مشفق او در زمان سختی به من آرامش داد.
His kind words comforted me during a difficult time.
شنوندگان نسبت به سختیهای سخنران مشفق بودند.
The audience was sympathetic to the speaker's hardships.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مشفق» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مشفق