میهن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

وطن، زادگاه

فونتیک فارسی

mihan
اسم
home, country, native country, homeland, mother country, motherland, fatherland

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- آن‌ها جان خود را در راه میهن از دست دادند.

- They lost their lives for their country.

- آن‌ها حاضرند در راه میهن خود کشته شوند.

- They are ready to die for their country.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد میهن

ارجاع به لغت میهن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «میهن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/میهن

پیشنهاد بهبود معانی