آخرین به‌روزرسانی:

ناگهانی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دور از انتظار

فونتیک فارسی

naagahaani
صفت

sudden, unexpected, unforeseen, abrupt, unanticipated

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

تصمیم ناگهانی

an abrupt decision

کاهش ناگهانی ارزش دلار

the sudden fall in the value of the dollar

نمونه‌جمله‌های بیشتر

تغییر ناگهانی در برنامه‌ها برنامه‌ی روز من را به هم ریخت.

The sudden change in plans mixed up my schedule for the day.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ناگهانی

  1. مترادف:
    غیرمترقبه غیرمنتظره نابیوسیده
    متضاد:
    بیوسیده

ارجاع به لغت ناگهانی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ناگهانی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ناگهانی

لغات نزدیک ناگهانی

پیشنهاد بهبود معانی