eglantine, sweetbrier, sweetbriar
نسترن زرد
Austrian briar rose
نسترن شیرازی
musk rose
a feminine proper noun, Nastaran
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
چیزی نمیشود اگر نسترن برای اینکه تغییری ایجاد کند زود بیدار شود
It won't hurt Nastaran to get up early for a change
نسترن عادت داشت لاف بزند که خانوادهاش در اسپانیا ویلا دارند
Nastaran used to brag that her family had a villa in Spain
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نسترن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نسترن