فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

نقاشی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

تصویر نقاشی شده

فونتیک فارسی

naghghaashi
اسم

painting, picture, portrait, depiction, tableau, portrayal, likeness, illustration

این نقاشی با واقعیت تشابه دارد.

This painting approximates reality.

دو نقاشی توسط هنرمندی ناشناس

two paintings by an unknown artist

هنر نقاشی

فونتیک فارسی

naghghaashi
اسم

painting, portrait painting

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

سبک نقاشی عاری از بی‌قاعدگی یا تناقض

a consistent style in painting

کار تفریحی چرچیل نقاشی و نگارش بود.

Churchill's avocations were painting and writing.

عمل رنگ زدن به خانه و اشیا

فونتیک فارسی

naghghaashi
اسم

house painting

او از راه نقاشی امرار معاش می‌کند.

He earns his livelihood by painting.

سطح بیرونی قایق احتیاج به نقاشی دارد.

The outside of the boat needs painting.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نقاشی

  1. مترادف:
    صورتگری مصوری نگارگری

سوال‌های رایج نقاشی

نقاشی به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «نقاشی» در زبان انگلیسی معادل painting است و به هنر کشیدن تصاویری از دنیای اطراف یا تصورات ذهنی انسان با استفاده از رنگ‌ها و ابزار مختلف اشاره دارد. نقاشی یکی از قدیمی‌ترین و پرقدرت‌ترین اشکال هنری است که در طول تاریخ انسان‌ها همواره به‌عنوان وسیله‌ای برای بیان احساسات، داستان‌ها و مفاهیم عمیق فرهنگی به کار رفته است.

نقاشی به‌عنوان یک هنر بصری، می‌تواند از رنگ‌ها، اشکال، و خطوط برای ایجاد تصاویری استفاده کند که به‌طور مستقیم به احساسات و ذهن انسان‌ها دست می‌زند. این هنر نه تنها برای زیبایی بلکه برای انتقال پیام‌های اجتماعی، سیاسی، فلسفی و حتی روان‌شناختی نیز به کار می‌رود. در طول تاریخ، نقاشی همواره یکی از راه‌های اصلی بیان هویت فرهنگی و اجتماعی بوده است. بسیاری از نقاشان بزرگ، با آثار خود نه تنها دنیای زیبا و جذابی خلق کرده‌اند، بلکه تأثیرات عمیقی در تاریخ و فرهنگ بشری گذاشته‌اند.

در روانشناسی، نقاشی به‌عنوان یک فعالیت درمانی شناخته می‌شود. افراد می‌توانند از طریق نقاشی احساسات و افکار درونی خود را بیان کنند و به نوعی از استرس‌ها و اضطراب‌ها رها شوند. این فعالیت به‌ویژه برای کودکان یا افرادی که به‌سختی می‌توانند احساسات خود را به‌طور کلامی بیان کنند، ابزار مؤثری برای درمان است. از این رو، نقاشی در بسیاری از مراکز درمانی و آموزشی به‌عنوان ابزاری برای رشد فردی و اجتماعی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در دنیای هنر، نقاشی به سبک‌ها و تکنیک‌های مختلف تقسیم می‌شود، از جمله نقاشی آب‌رنگ، روغنی، آکریلیک، و تکنیک‌های مدرن‌تر مانند دیجیتال آرت. هر کدام از این سبک‌ها ویژگی‌های خاص خود را دارند و می‌توانند احساسات متفاوتی را در بیننده ایجاد کنند. به‌عنوان مثال، نقاشی‌های آب‌رنگ به‌طور معمول حس لطافت و نرمش را منتقل می‌کنند، در حالی که نقاشی‌های روغنی اغلب با رنگ‌های غنی و عمیق خود جلوه‌ای دراماتیک و تاثیرگذار دارند.

در دنیای مدرن، نقاشی نه تنها به‌عنوان یک هنر گرانبها و میراث فرهنگی شناخته می‌شود، بلکه به یک وسیله برای بیان آزادی‌های فردی و اجتماعی نیز تبدیل شده است. بسیاری از هنرمندان معاصر از نقاشی برای انتقاد از مسائل اجتماعی و سیاسی بهره می‌برند و آثار خود را به‌عنوان ابزارهایی برای تغییر و آگاهی عمومی ارائه می‌دهند. این اثرات نقاشی‌ها می‌توانند افکار جدیدی در ذهن مردم ایجاد کنند و بینش‌های جدیدی را در مورد جهان پیرامونشان ارائه دهند.

ارجاع به لغت نقاشی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نقاشی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نقاشی

لغات نزدیک نقاشی

پیشنهاد بهبود معانی