آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴

    پارو به انگلیسی

    معنی

    فونتیک فارسی / paaroo /

    snow - shovel, oar

    snow - shovel

    oar

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد پارو

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    برف‌افکن برف‌روب
    مترادف:
    پاروب

    سوال‌های رایج پارو

    پارو به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «پارو» در زبان انگلیسی به oar ترجمه می‌شود.

    پارو ابزاری است که برای راندن یا هدایت قایق‌ها و سایر وسایل نقلیه‌ی آبی استفاده می‌شود. این وسیله معمولاً از یک دسته‌ی بلند چوبی یا فلزی تشکیل شده که در یک سر آن، تیغه‌ای صاف و پهن قرار دارد. هنگام استفاده، فرد با حرکت دادن پارو در آب، نیرویی تولید می‌کند که باعث حرکت قایق می‌شود. برخلاف موتور، پارو نیروی محرکه‌ی خود را از عضلات انسان می‌گیرد و به همین دلیل بیشتر در قایق‌های سنتی، قایق‌های تفریحی کوچک، یا ورزش‌هایی چون قایقرانی کاربرد دارد.

    در ورزش قایقرانی، پارو نقش بسیار حیاتی دارد. ورزشکاران حرفه‌ای با تکنیک‌های دقیق و تمرین‌های منظم یاد می‌گیرند که چگونه پارو را به شکلی مؤثر و هماهنگ به کار گیرند. هرگونه عدم‌تعادل در حرکات پارو یا تفاوت در نیروی واردشده، می‌تواند تعادل قایق را به‌هم زده یا از سرعت آن بکاهد. در رقابت‌های ورزشی، حتی نحوه‌ی طراحی و جنس پاروها می‌تواند در نتیجه‌ی مسابقه تأثیرگذار باشد. پاروها ممکن است از چوب، آلومینیوم یا مواد کامپوزیتی سبک ساخته شوند تا راندمان بیشتری ایجاد کنند.

    از لحاظ تاریخی، پارو ابزاری بسیار کهن است که در تمدن‌های باستانی نیز مورد استفاده قرار می‌گرفته است. در نقوش برجسته‌ی مصری، رومی یا چینی، تصاویر مردمی دیده می‌شود که با پاروهای بلند قایق‌های خود را در رودخانه‌ها یا دریاها هدایت می‌کنند. در گذشته، این ابزار نه تنها برای حمل‌ونقل بلکه برای ماهی‌گیری، بازرگانی دریایی و حتی جنگ‌های دریایی نیز مورد استفاده قرار می‌گرفته است. بنابراین پارو نه تنها وسیله‌ای ساده برای حرکت در آب، بلکه بخشی از میراث فرهنگی و دریانوردی بشر است.

    از منظر فنی، پارو را باید از «پدال» (paddle) متمایز کرد. هرچند این دو وسیله شباهت‌هایی دارند، اما تفاوت اصلی در ساختار و نحوه‌ی استفاده‌ی آن‌هاست. پارو معمولاً در لولا یا حلقه‌ای به کناره‌ی قایق متصل می‌شود و با دو دست کنترل می‌شود، در حالی که پدال را معمولاً در دست نگه‌می‌دارند و اغلب برای قایق‌های کوچکتر مانند کایاک کاربرد دارد. این تمایز در علوم دریایی و قایقرانی اهمیت زیادی دارد و بر نوع قایق و شیوه‌ی حرکت آن اثر می‌گذارد.

    پارو در فرهنگ و ادبیات نیز نمادی از تلاش، حرکت و عبور از موانع تلقی می‌شود. در اشعار و نوشته‌ها، گاه «پارو زدن» استعاره‌ای از تلاش مداوم انسان برای عبور از دشواری‌ها و رسیدن به هدف است. همچنین در برخی فرهنگ‌ها، تصویر قایق و پارو تداعی‌گر سفری روحانی یا عبور از مرحله‌ای به مرحله‌ی دیگر از زندگی است. پارو نه‌تنها ابزاری کاربردی بلکه نمادی فرهنگی با مفاهیم عمیق‌تر نیز به شمار می‌رود.

    ارجاع به لغت پارو

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «پارو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پارو

    لغات نزدیک پارو

    • - پارلمانی
    • - پارنج
    • - پارو
    • - پارو زدن
    • - پارو زن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    motivator move forward move house multitude playfulness playlist plight pls poesy poignant permission perplexity persecution personal personally پنبه مرفه شست هل دادن آپدیت امضا املا ارتقا انشا انشعاب منشعب گله گزار گله‌گزاری شماره گذاری کردن علامت‌گذار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.