آخرین به‌روزرسانی:

پشه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

(جانورشناسی) حشره‌ای کوچک و گزنده

فونتیک فارسی

paashe
اسم

mosquito

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

پشه‌گزیدگی، جای نیش پشه

mosquito bite

هزاران‌هزار پشه دور چراغ پرپر می‌زدند.

Millions of mosquitoes were flying around the lamp.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پشه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پشه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پشه

لغات نزدیک پشه

پیشنهاد بهبود معانی