to alight, to dismount, to disembark, to detrain, to land, to debark, to deplane, to get out off, to get off, to get down
to alight
to dismount
to disembark
to detrain
to land
to debark
to deplane
to get out off
to get off
to get down
او قبلاز پیاده شدن به رانندهتاکسی پول داد.
He paid the cab driver before getting out off.
از هواپیما پیاده شدن
to get off a plane
to be executed, to be implemented, to be carried out
to be executed
to be implemented
to be carried out
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
طرح هفتهی آینده پیاده خواهد شد.
The plan will be executed next week.
سیاست جدید ماه آینده پیاده خواهد شد.
The new policy will be implemented next month.
کلمهی «پیاده شدن» در زبان انگلیسی بسته به موقعیت به چند صورت ترجمه میشود، اما رایجترین معادل آن to get off یا to disembark است.
یاده شدن به معنای ترک وسیلهی نقلیهای مانند اتوبوس، تاکسی، قطار، هواپیما یا هر وسیلهی حملونقل دیگر است. این عمل معمولاً پس از رسیدن به مقصد یا ایستگاهی مشخص انجام میشود و نشاندهنده پایان سفر یا بخشی از آن است. «پیاده شدن» برخلاف «سوار شدن» که شروع سفر را نشان میدهد، لحظهای است که فرد از وضعیت نشسته یا ایستاده داخل وسیله خارج میشود و به فضای بیرون وارد میشود.
در زندگی روزمره، پیاده شدن بخشی معمول و ضروری از رفتوآمد است؛ مثلاً وقتی به مقصد مدرسه، محل کار یا خانه میرسید، باید پیاده شوید تا به هدف خود برسید. این واژه در متون رسمی و غیررسمی، راهنماییهای سفر، تابلوهای ایستگاهها و اطلاعرسانیهای حملونقل عمومی بهکار میرود. مثلاً در ایستگاه مترو نوشته میشود: «لطفاً هنگام توقف قطار پیاده شوید.»
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پیاده شدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیاده شدن