۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

پیش‌غذا به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / pish ghazaa /

غذا و آشپزی hors d'oeuvre, appetizer

غذای قبل‌از غذای اصلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

با کمی پیش‌غذا شروع می‌کنم.

I'll start with some hors d'oeuvre.

منوی ازپیش‌تعیین‌شده شامل پیش‌غذا، غذای اصلی و دسر است.

The set menu includes an appetizer, main course, and dessert.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

پیش‌خدمت یک سینی از پیش‌غذاهای لذیذ برای مهمانان آورد.

The waiter brought out a tray of delicious hors d'oeuvres for the guests.

یک قوطی کوچک خاویار به‌‌عنوان پیش‌غذا سرو شد.

A small can of caviar was served as an hors d'oeuvre.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پیش‌غذا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیش‌غذا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیش‌غذا

لغات نزدیک پیش‌غذا

پیشنهاد بهبود معانی