جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
جستوجو
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
اطلاعات بیشتر
نرمافزار iOS
اطلاعات بیشتر
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
لغات جستوجو شده
وبلاگ
معنی و نمونهجملهها
چسیدن به انگلیسی
آخرین بهروزرسانی:
پنجشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۱
باد بیصدا از خود بیرون دادن
فونتیک فارسی
chosidan
فعل لازم
ناپسند
to fart, to break a wind
- پیرمرد وسط سخنرانی چسید.
- The old man farted in the middle of the lecture.
- پسرک چسید و بلند خندید.
- The little boy farted and laughed uproariously.
پیشنهاد و بهبود معانی
تبلیغات
(تبلیغات را حذف کنید)
لغات نزدیک چسیدن
-
چسی
-
چسی آمدن
- چسیدن
-
چش
-
چشانیدن
پیشنهاد و بهبود معانی
دریافت فست دیکشنری از طریق اپاستور
دانلود مستقیم فست دیکشنری