آخرین به‌روزرسانی:

چسیدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

باد بی‌صدا از خود بیرون دادن

فونتیک فارسی

chosidan
فعل لازم

ناپسند to fart, to break a wind

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

پیرمرد وسط سخنرانی چسید.

The old man farted in the middle of the lecture.

پسرک چسید و بلند خندید.

The little boy farted and laughed uproariously.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت چسیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چسیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چسیدن

لغات نزدیک چسیدن

پیشنهاد بهبود معانی