آخرین به‌روزرسانی:

چلاق به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فلج

فونتیک فارسی

cholaagh
اسم صفت

cripple, lame, maimed, game, paralyzed, limping, gimpy

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

پس از تصادف چلاق شد.

After the accident, he became a cripple.

سگ چلاق تقلا می‌کرد با سه پای باقی‌مانده‌اش راه برود.

The cripple dog struggled to walk on its three remaining legs.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چلاق

  1. مترادف:
    شل لنگ چلاغ

ارجاع به لغت چلاق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چلاق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چلاق

لغات نزدیک چلاق

پیشنهاد بهبود معانی