آخرین به‌روزرسانی:

چوگان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / chõgaan /

ورزش polo, polo club, mallet, polo-stick, club, battledore, bat, stick

چوب چوگان، چوگان‌بازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

بخش ستبر چوگان

the fat part of a bat

با چوگان بر سرش کوفت.

With his club he gave him a blow on the head.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چوگان

  1. مترادف:
    چوب سرکج چوب گوی‌زنی
  1. مترادف:
    بازی گوی‌زنی

ارجاع به لغت چوگان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چوگان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چوگان

لغات نزدیک چوگان

پیشنهاد بهبود معانی