آخرین به‌روزرسانی:

گاو دریایی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / gav(e) daryaayi /

جانورشناسی manatee, sea cow

نوعی پستاندار آبزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

من خوش‌شانس بودم که هنگام غواصی در فلوریدا یک گاو دریایی را دیدم.

I was lucky to spot a manatee while snorkeling in Florida.

گاو دریایی به‌آرامی در میان آب‌های شفاف شنا کرد.

The sea cow lazily swam through the crystal-clear waters.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت گاو دریایی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گاو دریایی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گاو دریایی

لغات نزدیک گاو دریایی

پیشنهاد بهبود معانی