آخرین به‌روزرسانی:

گذاردن به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

gozaardan

to allow or let

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

to invest, passage

to put, to lay, to place

to leave

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گذاردن

  1. مترادف:
    جادادن گذاشتن نهادن
  1. مترادف:
    وضع کردن وضع
  1. مترادف:
    طی کردن عبور کردن گذشتن
  1. مترادف:
    برپاداشتن منعقد کردن
  1. مترادف:
    ترک کردن رها کردن

ارجاع به لغت گذاردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گذاردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گذاردن

لغات نزدیک گذاردن

پیشنهاد بهبود معانی