آخرین به‌روزرسانی:

وضع به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / vaz' /

situation, status, condition, position, shape, posture, manner, disposition, enactment, levying, deduction

عامیانه score

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

مجازی climate

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد وضع

  1. مترادف:
    اسلوب راه روش شیوه طرز طریقه نهج
  1. مترادف:
    حالت حال شکل موقعیت
  1. مترادف:
    هیئت
  1. مترادف:
    گذاشتن نهادن
  1. مترادف:
    جنبه چگونگی کیفیت وجه
  1. مترادف:
    ایجاد تاسیس تشکیل خلقت قرار نهاد

ارجاع به لغت وضع

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «وضع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/وضع

لغات نزدیک وضع

پیشنهاد بهبود معانی