شکل نوشتاری دیگر این لغت: گفتگو
conversation, talk, dialogue, dialog
به من طعنه نزن؛ من فقط سعی میکنم گفتگو کنیم.
Don't be sarcastic with me, I'm just trying to have a conversation.
گفتوگوی بین این دو شخصیت، احساسات واقعی آنها را آشکار کرد.
The dialogue between the two characters revealed their true feelings.
discussion, parley, negotiation
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اینها اظهاراتی است که باید دربارهی آنها گفتگو شود و وحی منزل نیستند.
These proposals are for discussion, they're not carved in stone.
گفتوگوی مؤثر مستلزم صبر و ارتباط شفاف است.
Effective negotiation requires patience and clear communication.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گفتوگو» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گفتوگو