اعتباربخشی، اعتبارنامه، تایید اعتبار، تاییدیهی اعتبار، تاییدیه، تاییدیهی رسمی، اعتباردهی، جواز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The hospital's accreditation was renewed for another three years.
اعتبارنامهی بیمارستان برای سه سال دیگر تمدید شد.
The organization's accreditation process involved a thorough review of their policies and procedures.
فرآیند اعتباربخشی سازمان شامل بررسی کامل سیاستها و رویههای آنها بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «accreditation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/accreditation