بهطور سرزنشآمیز، بهصورت اتهامآمیز، حالتی متهمکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He looked acutely uncomfortable and glanced accusingly at the lawyer.
بهشدت ناراحت به نظر میرسید و بهطور سرزنشآمیز به وکیل نگاه کرد.
She looked at Shannon accusingly and asked: “Do you know what she is talking about?”
با حالتی متهمکننده به شانون نگاه کرد و پرسید: «آیا میدونی که اون دربارهی چی حرف میزنه؟»
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «accusingly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/accusingly