فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Addlebrained

صفت تفضیلی:

more addlebrained

صفت عالی:

most addlebrained

معنی و نمونه‌جمله

adjective

حواس‌پرت، گیج، دارای مغز خراب (addleheaded و addlepated هم می‌گویند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

She is addlebrained.

فکرش مغشوش است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد addlebrained

  1. adjective Stupid and confused; ; - Isaac Sterne
    Synonyms:
    muddleheaded addlepated puddingheaded

ارجاع به لغت addlebrained

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «addlebrained» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/addlebrained

لغات نزدیک addlebrained

پیشنهاد بهبود معانی