فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Admin

ˈædmɪn ˈæd.mɪn

توضیحات:

این لغت در معنای اول مخفف administration است.

این لغت در معنای دوم مخفف administrator است.

این لغت در معنای سوم مخفف administrative است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation noun uncountable informal

مدیریت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

He submitted his request to the admin for review.

او درخواست خود را برای بررسی به مدیریت ارسال کرد.

He was promoted to admin after years of hard work.

او پس‌از سال‌ها تلاش و کوشش به مدیریت ارتقا یافت.

abbreviation noun countable

کامپیوتر مدیر، رئیس

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The admin approved the new policy changes.

مدیر تغییرات اقدامات جدید را تایید کرد.

He consulted with the admin about the budget issues.

در مورد مسائل بودجه با مدیر مشورت کرد.

abbreviation adjective informal

اجرایی، اداری

He is responsible for managing the office admin tasks.

او مسئول مدیریت وظایف اجرایی دفتر است.

She works in the admin department at the university.

او در بخش اداری دانشگاه کار می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت admin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «admin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/admin

لغات نزدیک admin

پیشنهاد بهبود معانی