(در اثر تعجب، شوک یا تاًثر) قاصر بودن زبان از چیزی، حرفی برای زدن نداشتن، حرف کم آوردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
As the judge announced the verdict, the defendant was at a loss for words.
وقتی قاضی حکم را اعلام کرد، متهم حرفی برای گفتن نداشت.
When she saw the beautiful sunset, she was at a loss for words to describe its magnificence.
وقتی غروب زیبا را دید، زبانش از توصیف شکوه آن قاصر بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «at a loss for words» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/at-a-loss-for-words