شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (Noun): hard core
مطلق، محض
The hard-core poverty in the rural area was unlike anything I had ever seen before.
فقر مطلق در این منطقهی روستایی با هر چیزی که قبلاً دیده بودم، متفاوت بود.
The hard-core unemployment crisis requires immediate action from policymakers.
بحران بیکاری محض نیازمند اقدام فوری سیاستگذاران است.
دوآتشه، سرسخت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a hard-core liberal
آزادیخواه به تمام معنی
The hard-core fans of the author lined up at midnight to be the first to purchase his new book.
طرفداران دوآتشهی این نویسنده نیمهشب به صف ایستادند تا اولین نفری باشند که کتاب جدید او را میخرند.
The hard-core fans of Esteghlal F.C. are known for their passionate cheers and unwavering loyalty to their team.
هواداران سرسخت استقلال به تشویقهای پرشور و وفاداری بیچونوچرا به تیمشان معروف هستند.
هاردکور (مربوط به گونهای از پورنوگرافی که حاوی توضیحات صریح اعمال جنسی یا صحنههای اعمال جنسی واقعی است)
Some people find hard-core pornography to be offensive and degrading.
برخی افراد پورنوگرافی هاردکور را توهینآمیز و تحقیرآمیز میدانند.
hard-core photographs
عکسهای هاردکور
هستهی مرکزی، هستهی سخت، هستهی اصلی
The hard core of the organization, made up of the founding members, set the overall direction and goals.
هستهی مرکزی سازمان که از اعضای موسس تشکیل شده است، جهت و اهداف کلی را تعیین میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hard-core» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hard-core