فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Auburn

ˈɒːbərn ˈɔːbən

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun uncountable

رنگ خرمایی، قهوه‌ای مایل به قرمز

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی رنگ

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The autumn leaves turned auburn as the season changed.

با تغییر فصل برگ‌های پاییزی به رنگ قهوه‌ای مایل به قرمز درآمدند.

I love your auburn hair.

عاشق موی خرمایی‌ات هستم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He wore a stylish auburn suit to the formal event.

او در این مراسم رسمی کت‌وشلوار خرمایی‌رنگ شیکی پوشیده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد auburn

  1. noun reddish-brown color
    Synonyms:
    rust copper chestnut tawny russet hazel nut henna titian

ارجاع به لغت auburn

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «auburn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/auburn

لغات نزدیک auburn

پیشنهاد بهبود معانی