ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Bach

ˈbɑːk bɑːk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    bached
  • شکل سوم:

    bached
  • سوم شخص مفرد:

    baches
  • وجه وصفی حال:

    baching

توضیحات

همچنین در معنای اول می‌توان از batch به‌جای bach استفاده کرد.

همچنین می‌توان از batched به‌جای bached، از batching به‌جای baching و از batches به‌جای baches استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - intransitive
    مجرد زندگی کردن، تنها زندگی کردن
    • - Since his wife had been hospitalized for six months, he got used to bachelorhood.
    • - چون زنش شش ماه در بیمارستان بستری بود، او به تنها زیستن خو گرفت.
    • - My friend loves to bach and enjoy the single life.
    • - دوست من عاشق تنها زندگی کردن و لذت بردن از زندگی مجردی است.
  • noun countable
    خانه‌ی کوچک، کلبه
    • - We spent the weekend at our bach by the lake.
    • - آخرهفته را در کلبه‌ی کنار دریاچه گذراندیم.
    • - The bach had a beautiful view of the mountains.
    • - خانه‌ی کوچک منظره‌ی زیبایی از کوه‌ها داشت.
  • noun singular
    موسیقی یوهان سباستیان باخ (موسیقی‌دان آلمانی)
    • - I enjoy listening to Bach's compositions.
    • - از شنیدن آهنگ‌های باخ لذت می‌برم.
    • - The music of Bach is timeless and continues to inspire generations.
    • - موسیقی یوهان سباستیان باخ جاودانه است و همچنان باعث ترغیب نسل‌هاست.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bach

  1. verb Lead a bachelor's existence
    Synonyms: bachelor
  2. noun German baroque organist and contrapuntist; composed mostly keyboard music; one of the greatest creators of western music (1685-1750)
    Synonyms: johann sebastian bach

ارجاع به لغت bach

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bach» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bach

لغات نزدیک bach

پیشنهاد بهبود معانی