آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Baking Powder

ˈbeɪkɪŋpoʊdər ˈbeɪkɪŋˌpaʊdə

معنی baking powder | جمله با baking powder

noun uncountable

بیکینگ‌پودر، پودر شیرینی‌پزی (مخلوطی از پودرهای مختلف که در پخت‌و‌پز به‌عنوان عامل ورآورنده استفاده می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

She added baking powder to the cake mix.

او به پودر کیک آماده، بیکینگ‌پودر اضافه کرد.

Samaneh checked the expiration date on the baking powder before using it.

سمانه قبل‌از استفاده از بیکینگ‌پودر، تاریخ انقضای روی آن را بررسی کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت baking powder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «baking powder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/baking-powder

لغات نزدیک baking powder

پیشنهاد بهبود معانی