امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Baking Powder

ˈbeɪkɪŋpoʊdər ˈbeɪkɪŋˌpaʊdə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
بیکینگ‌پودر، پودر شیرینی‌پزی (مخلوطی از پودرهای مختلف که در پخت‌و‌پز به‌عنوان عامل ورآورنده استفاده می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- She added baking powder to the cake mix.
- او به پودر کیک آماده، بیکینگ‌پودر اضافه کرد.
- Samaneh checked the expiration date on the baking powder before using it.
- سمانه قبل‌از استفاده از بیکینگ‌پودر، تاریخ انقضای روی آن را بررسی کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد baking powder

  1. noun a leavening agent used in baking to help doughs and batters rise

ارجاع به لغت baking powder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «baking powder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/baking-powder

لغات نزدیک baking powder

پیشنهاد بهبود معانی